زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه
شاعر : سیدمحمد بابامیری
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل
به دست باد دادی عاقبت زلف پریشان را و سر دادند بیتو تارها آهنگ هجران را
نبی را بر فراز کوه نور احساس میکردم دمی که میشنیدم از لبت آیات قرآن را
همانهایی که ما را متهم بر کفر میکردند پس از این آیهها، با اشک فهمیدند جریان را
شکوه موجهای سهمگینِ خطبههای من برای صخره معنا کرد دریای خروشان را
بدنها بر زمین، سرها به نیزه، کاروان در بند فقط در «کوفه» دعوت میکنند اینگونه مهمان را!
|